سر ِ خود گیر ایا پادشه با کر و فر که خداوند نگهدار و نگهبان من است دیوان اشعار
بیشتر بخوانیدعکس رخ یار
دل بریان شده ام حاصل عرفان من است
دل بریان شده ام حاصل عرفان من است ارمغانی است که از جانب جانان من است دیوان اشعار
بیشتر بخوانیدحسنِ دل آگه او، شده خاک درگه او
حسنِ دل آگه او، شده خاک درگه او به هماره همره او، برود که جانِ جان است دیوان اشعار
بیشتر بخوانیدهمه یار گل عذارم، همه گل عذار یارم
همه یار گل عذارم، همه گل عذار یارم همه آن ِ آن نگارم، همه را نگارم آن است دیوان اشعار
بیشتر بخوانیدچه بگویمت که در دل چه حقایقی عیان است؟
چه بگویمت که در دل چه حقایقی عیان است؟ نه قلم تواندش گفت نه زبانم آن توان است دیوان اشعار
بیشتر بخوانید