قالب وردپرس بیتستان پرنده فناوری
خانه / دُرر مکنونه در معرفت نفس / تفاوت مبانی مشّاء و حکمت متعالیه در خصوص جسم

تفاوت مبانی مشّاء و حکمت متعالیه در خصوص جسم

برگرفته از جلسه پنجم دروس شرح اشارات علامه حسن زاده آملی

 

جهات فرقی که در مباحث فلسفی مشاء با عرفان و اشراق و حکمت متعالیه دارد :
اینها در فرمایشاتشان تجردبرزخی نیست؛ مگر اواخر شیخ الرئیس استبصاری برایش پیش آمده که به وقتش عرض می کنیم.

جسمی که مشاء می فرمایند همین قدر است:
مجرد و مادی

تجردی که مشّاء می فرمایند تجرد عقلی است نه آنطور که در اسفار و منظومه خواندیم که مجرد را ، بعد از اینکه از طبیعت در رفتیم، گفتیم تجرد برزخی، و بعد از آن آمدیم تجرد عقلی، و بعد از آن، تجردفوق مقام عقل.
چنانچه نفس را، انسان را به چهار مرحله تقسیم کردیم:
انسان طبیعی؛
یک پله بالاتر:
انسان مثالی؛ که تجرد برزخی دارد، مقام خیال.
یک پله بالاتر:
انسان عقلی که تجرد عقلی دارد؛
یک پله بالاتر:
که انسان حد یقف ندارد و مقام فوق تجرد دارد.

مقام فوق تجرد را در کتابهای مشاء نمی یابیم. در اسفار می خوانیم. در منظومه خواندید.
در این کتابها (مثل شرح اشارات ) فوق تجرد نداریم. در آن کتابها (مثل اسفار) ثابت می شود که انسان را حدّ یقف نیست.

جسم هم همینطور.
جسم در اسفار و در منظومه، در کتب عرفان، جسم هم عرض عریض دارد. دامنه جسم خیلی وسیع است. به خلاف این کتاب.
الآن به مبنای مشاء داریم عرض می کنیم.

بر مبنای مشاء، جسم همین صورت جسمیه است. آب صورت جسمیه با نوعیه اند. صورت نوعیه ی آب، خاک، صورت نوعیه افلاک، اجرام علوی.

در اسفار و منظومه می خوانیم که در عالم مثال هم #صورخیالی، تجرد برزخی دارند. ماده محض نیستند. مجرد صرف هم نیستند. برزخ ما بینهما.
لذا صور خیالیه اگر ماده اینجایی را ندارند یک سلسله احکام ماده را که دارند. صور خیالی طول و عرض که دارد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *