﴿بسم الله الرحمن الرحیم﴾ ( دروس شرح اسفار ، جلسه هفتم ) حالا طبیعت الوجود حقیقت وجود و عوارض او، عوارض ذاتی او. شما این متن وجود خارجی را بخواهید، عوارض ذاتی آنی که عارض ذات وجود شده، به خود وجود هیچ واسطه ای نخورده، به خود وجود عارض می …
بیشتر بخوانیدبایگانی ماهانه: دی ۱۴۰۲
مفهوم و موضوع وجود
﴿بسم الله الرحمن الرحیم﴾ ( دروس شرح اسفار ، جلسه هفتم ) السفر الأول و هو الذی من الخلق إلى الحق فی النظر إلى طبیعه الوجود طبیعت وجود، سرشت و حقیقت وجود طبیعت وجودِ عینی خارجی، یا طبیعت وجودِ مفهوم، مفهوم وجود. آن طوری که مثلاً در شفا خواندیم، الهیات …
بیشتر بخوانیدمظهر اسماءالله بودن
🔸ما حرفی که در این کتاب داریم ، پافشاری که داریم این است که انسان از مقام دانایی مفهومی به در بیاید.دارا بشود نه دانای مفهومی. دانایی مفهومی را خیلی ها دارند. در درسها مثال را عنوان می کردیم که بنده دندانم درد می کند و به آقای طبیب می …
بیشتر بخوانیداسفار اربعه
﴿بسم الله الرحمن الرحیم﴾ در بیان این سفر که انسان سفر می کند، مراحلی پی می نماید، طی می نماید، منازلی را که باید بگذراند گوناگون، جور واجور آقایان مطابق عوالم خودشان، برداشت هایشان توضیح دادند، شرح فرمودند یکی ازاین بیانات که یک مقداری جمع و جورش کرده، به طور …
بیشتر بخوانیدکوه هیمالیا و دماوند
خدای سبحان فرموده است: { ألَم نَجعَلِ الأرضَ مِهاداً *وَ الجِبالَ أوتاداً } در آغاز خطبه نخستین نهج البلاغه آمده است: « وَ وَتَّدَ بِالصُّخورِ مَیَدانُ أرضِهِ » زمین مانند گاهواره در جنبش است، کوهها میخهایی هستند که نگهدار اویند – یعنی او را از اضطراب و دگرگونی حافظ اند …
بیشتر بخوانیدادراک کمالات عقلی
﴿بسم الله الرحمن الرحیم﴾ شما گفتید که کمالات و خیرات و اینها آنی است که مُلِذّ است و انسان مثلاً از آن مُلتذّ است. میبینیم که صحّت، سلامت امثال اینها هست و انسان التذاذ به آن ندارد. آنوقت این چه کمال و خیری است؟! شما گفتید: کمال و خیر، مُلِذّ …
بیشتر بخوانیداسم اعظم « محیط »
بدانکه : یکى از اسماء حسناى الهى اسم اعظم «محیط» است، و بدانچه در تعیّن اطلاقى و احاطى گفتهایم دانسته مىشود که: حقّ سبحانه محیط به کلّ است، احاطه بدان معنى که صلهى آن حرف «ب» است، نه «على»؛ زیرا احاطه با حرف «على» مانند احاطه مثلاً گنبدى بر فضاى …
بیشتر بخوانیدصرف نظر از لذّات حسّی بخاطر لذّات عقلی
﴿بسم الله الرحمن الرحیم﴾ خب حالا مرد کریمی است، مرد بزرگواری است؛ میبیند که در اینجا، این مورد، این موطن، این اِنعام، یُصیبون موضعه. جای خوبی است!! میبیند که اینجا این انعام تبلیغات دارد، اسمش را مثلاً بعضی جاها میآورند، و در حاشیه مثلاً خیلی از جاها مینویسند، حالا بشود …
بیشتر بخوانید