قالب وردپرس بیتستان پرنده فناوری
خانه / اساتید / سید مهدی قاضی طباطبایی

سید مهدی قاضی طباطبایی

آیت الله سید مهدی قاضی طباطبایی فرزند آیهالله سیدعلی قاضی طباطبایی.

علامه حسن زاده آملی می‌نویسد:

« روزی به محضر مبارک آیت اللّه حاج شیخ محمد تقى آملى در تهران مشرف شدم و ایشان فرمودند: «در میان شاگردان مرحوم آقاى قاضى، ایشان- یعنى استاد طباطبائى- و مرحوم سید احمد کربلائى کشمیرى از همه بهتر بودند» (در ادامه علامه حسن زاده آملی می‌‌نویسد: این بنده به حضور استاد آملى عرض کرده است: آقا آیا این سید احمد کربلائى کشمیرى همان سید احمد کربلائى معروف است؟ فرمود ایشان غیر از آن آقا بود. آن آقاى سید احمد کربلائى را اصلا ما ندیده‌‏ایم، که از شاگردان مرحوم ملا حسینقلى همدانى، و از اساتید حاج سید على قاضى بود، امّا این آقا سید احمد کربلائى کشمیرى است و از شاگردان مرحوم قاضى بود و جوان مرگ شده است.)

آیهالله حسن زاده آملی خاطر نشان ساخته است:

«چندین نفر را که در اوفاق و اعداد خبره بوده اند، دیده ام و از آنها استفاده کرده ام؛ اما هیچ یک در این علوم، به قدرت و قوّت و استیلای مرحوم آقای سید مهدی قاضی نبودند. در این رشته ها کارکرده و خیلی قوی و عجیب بود.»

ایشان در جای دیگر می گوید:

«علوم غریبه را نزد اساتیدم آموخته ام و تنی چند را در این علوم بر این کمترین، حقّ تعلیم و تدریس است و لکن هیچ یک را در این رشته ها عدیل آن جناب نیافته ام و به حق مجتهد مستنبط در این علوم بوده است.»

«این کمترین، چند سالی به محضر انور آن نور ایزدی افتخار تلمّذ در فرا گرفتن رشته‌های ارثماطیقی از علم اوفاق، تکسیر، اعداد و غیرها، اشتغال داشته است. راقم را در رشته‌های یاد شده خاطری شایق و ذوقی وافر بود و حضور تنی چند از آشنایان بدین علوم را درک کرده است … و لکن بی لاف و گزاف هیچیک را در تبحر بدین علوم به پایه آن بزرگوار یعنی، حضرت استاد آقا سید مهدی قاضی (روحی فداه) نیافته است.»

علامه حسن زاده آملی می نویسد:

«زاهد ناسک حجهالاسلام والمسلمین آقا سید مهدی قاضی تبریزی (رضوان الله تعالی علیه) در حُسنِ خط، آیتی باهر بود و به ویژه در ثلث، قادری نادر بلکه شأنی خاص در ثلث داشت. بر این عقیدت بود که هر حرف کتبی را چون عینی، شکل و صورتی خاص است که اگر از آ ن تحریف شود و مُثله گردد، در جداول وفقی و تعویذات و نظایر آنها بی اثر خواهد بود. لذا هیچ گاه بی طهارت، قلم و لوح را مس نمی کرد و در رسم حروف اهتمام بسیار داشت و در آیین کتابت سبک کوشیار. چه برنامه کوشیار این بود که در حال اعتدال مزاج می نوشت و با خستگی و عدم اعتدال دست به قلم نمی برد. پیش از شروع به نوشتن، چند قلم می تراشید و آماده می کرد تا اگر یکی از آنها در اثنای کتابت از رفتار بازماند، با دیگری بنویسد. هیچ گاه با قلم شکسته نمی نوشت که قلم شکسته در درست درویش هم باشد؛ شکسته درست نمی نویسد. انسان با طهارت و اعتدال حال و اجتماع بال، بهتر قبول حقایق از حُسن مطلق می کند و به صورت زیباتر تمثّل می دهد. این کوشیار همان است که رساله ای در حرکت پرگار نوشته است و در فرانسه به زبانشان ترجمه شده و به طبع رسیده است. خداوند سبحان در هر حرف و کلمه، اعمّ از تکوینی و تدوینی، خاصیتی مودّع فرمود که در غیر آن یافت نمی شود و در اجتماع و ترکیب آنها نیز خاصیتی تعبیه کرد و کرامت فرموده است؛ مثلاً خاصیت «ق» منفرد، افاده معنی «پرهیز» است که امر از وقی، یقی است و چون با لام مرکب شود، افاده معنی «بگو» کند که امر از قال، یقول است و چون با میم ترکیب یابد، افاده معنی «برخیز» نماید که امر از قام، یقوم است و چون با لام و میم ترکیب یابد، افاده معنی «قلم» کند و چون حُسنِ خط بر آن مزید شود، صباحت و جمال صورت یابد که آن را حکمی برتر و در نفوس اثر دیگر است.»

هزار و یک نکته، ص ۵۴۶

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *