ماییم و رخ دلارام و دگر هیچ ما راست همین حاصل ایام و دگر هیچ دیوان اشعار
بیشتر بخوانیدعکس رخ یار
ای شاهد دل آرا در بزم آفرینش
ای شاهد دل آرا در بزم آفرینش وی شاهدان عالم مشتاق دید رویت آیا شود که روزی این عاشق وصالت دستی رساند اندر دامان مشکبویت؟ دیوان اشعار
بیشتر بخوانیدای من فدای رویت، ای من فدای خویت
بشنیده ام که خویت چون روی توست دلکش ای من فدای رویت، ای من فدای خویت دیوان اشعار
بیشتر بخوانیدمن نه کشف و نه کرامت طلبم از کرمت
من نه کشف و نه کرامت طلبم از کرمت که به سرّ و سر من غیر تمنّای تو نیست دیوان اشعار
بیشتر بخوانیددر آمدیم ز پندار ناصواب ای دوست
در آمدیم ز پندار ناصواب ای دوست گذشته ایم ز اوهام شیخ و شاب ای دوست دیوان اشعار
بیشتر بخوانیدحسن تویی و حسن را حسن نما کردی
حسن تویی و حسن را حسن نما کردی عنایتی است که فرمود آن جناب ای دوست دیوان اشعار
بیشتر بخوانیددل غمدیده ما مطلع انوار شده است
حمد لله که ز فضل و کرم و رحمت دوست دل غمدیده ی ما مطلع انوار شده است دیوان اشعار
بیشتر بخوانیدخبر از مکمن غیب ملکوتم دادند
خبر از مکمن غیب ملکوتم دادند طوبی بخت تو در سدره به بار آمده است دیوان اشعار
بیشتر بخوانیدطائر قدسی ام از گلشن راز آمده است
طائر قدسی ام از گلشن راز آمده است که چنین ساده و پر نقش و نگار آمده است دیوان اشعار
بیشتر بخوانیدنور قرآن محمّد به دل و جان من است
دگرم وحشت تنهایی و تاریکی نیست نور قرآن محمّد به دل و جان من است دیوان اشعار
بیشتر بخوانیدکه خداوند نگهدار و نگهبان من است
سر ِ خود گیر ایا پادشه با کر و فر که خداوند نگهدار و نگهبان من است دیوان اشعار
بیشتر بخوانیددل بریان شده ام حاصل عرفان من است
دل بریان شده ام حاصل عرفان من است ارمغانی است که از جانب جانان من است دیوان اشعار
بیشتر بخوانیدحسنِ دل آگه او، شده خاک درگه او
حسنِ دل آگه او، شده خاک درگه او به هماره همره او، برود که جانِ جان است دیوان اشعار
بیشتر بخوانیدهمه یار گل عذارم، همه گل عذار یارم
همه یار گل عذارم، همه گل عذار یارم همه آن ِ آن نگارم، همه را نگارم آن است دیوان اشعار
بیشتر بخوانیدچه بگویمت که در دل چه حقایقی عیان است؟
چه بگویمت که در دل چه حقایقی عیان است؟ نه قلم تواندش گفت نه زبانم آن توان است دیوان اشعار
بیشتر بخوانید