دانلود رساله نورٌ علی نور علامه حسن زاده آملی
کتاب نور علی نور در موضوع ذکر و مطالب مربوط به آن بوده و به مناسبت به موضوع دعا و مناجات نیز پرداخته شده است. همان گونه که مؤلف بزرگوار در خطبه رساله تصریح نموده است، نام کامل آن نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور است.
مؤلف در فصل اول رساله در این زمینه میفرماید: «شایسته است که انسان عارف یک دوره قرآن کریم را به دقت به این عنوان قرائت کند که اسمایی که خداوند و ملائکه و انبیا و اولیا، بدانها خداوند سبحان را میخوانند انتخاب کند و در پیش آمدهای زندگی خود، خداوند را بدان اسمها بخواند و آن را وسیلت نجات و سعادت خود قرار دهد.این کمترین، وقتی توفیق یافته است که به قرائت یک دوره قرآن کریم، آیاتی را به همان نحو استخراج کرده است که به ذکر یک اربعین از آنها و اشارات به بعضی از لطائف نکات در ضمن بعضی از آیات در این صحیفه تبرک میجوید».
سپس مؤلف شروع میکند به بیان چهل آیه از قرآن کریم، که هر کدام دستور العمل بسیار با ارزشی است که از بطنان عرش تجلی کرده است و بر السنه ملائکه و انبیا و اولیا ظهور نموده است.از ویژگیهای منحصر به فرد این رساله آن است که غالب آیاتی که جنبه دستور العمل اخلاقی و عرفانی دارد به همراه فواید و خواص و آثار آنها با استناد به روایات از منابع معتبر روایی و نقل قول از معارف، در این مجموعه جمع آوری شده است.یکی دیگر از موضوعاتی که در این رساله مطرح شده است، مقایسه ی میان روایات و اخبار با ادعیه است، مؤلف در این باره میفرماید: «ادعیه ی هر یک مقامی از مقامات انشایی و علمی ائمه ی دین است.لطائف شوقی و عرفانی و مقامات ذوقی و شهودی که در ادعیه نهفتهاند و از آنها مستفاد میشوند در روایات وجود ندارند و دیده نمیشوند، زیرا در روایات مخاطب مردمند و با آنان محاورت داشتند و به فرا خور عقل و فهم و ادراک و معرفت آنان با آنان تکلم میکردند و سخن میگفتند نه به کنه عقل خودشان هر چه را گفتنی بود.فی الکافی عن الصادق علیه السلام: ما کلم رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلّم العباد بکنه عقله قط.
در کافی وارد شده است که امام صادق علیهالسّلام فرمود: رسول خدا صلیاللهعلیه وآلهوسلّم هیچ گاه مطابق عقل خود با بندگان سخن نگفت.قال رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلّم : انا معاشر الانبیاء امرنا ان نکلم الناس علی قدر عقولهم.
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فرمود: ما گروه پیامبران ماموریم تا در خور عقل توده ی مردم سخن بگوییم.اما در ادعیه و مناجاتها با جمال و جلال و حسن مطلق، و محبوب و معشوق حقیقی به راز و نیاز بودند لذا آنچه در نهان خانه سر و نگارخانه ی عشق و بیت المعمور ادب داشتند به زبان آوردند و به کنه عقل خودشان مناجات و دعا داشتند. دعای عرفه در توحید و زیارت جامعه کبیر در ولایت اصل و رکن معارفند».
این رساله مشتمل است بر یک مقدمه و یازده فصل در دعا و ذکر و مناجات.
مقدمه: در بیان کلماتی چند پیرامون منزلت دعا و ترتیب کتابهای دعا برای تدریس که عبارتند از:
اول: مفتاح الفلاح شیخ بهایی
دوم: عده الداعی ابن فهد حلی
سوم: قوت القلوب ابو طالب مکی
چهارم: اقبال سید بن طاوس
پنجم: صحیفه کامله سجادیه
و اشاره به کتابهای معتبر ادعیه.
۱. فصل اول: در بیان چهل کلمه برگزیده ی ذکر و دعا از قرآن کریم ، اشاره به سر این که امام معصوم علیهالسّلام قرآن کریم را از خداوند سبحان استماع میکند، تفسیر کلماتی که آدم علیهالسّلام از خداوند دریافت کرد، اشاره به این که اسم الحی و القیوم جزو اسم اعظم هستند، اشاره به اسم اعظم، بیان خواص و فوائد قرائت آیه سخره، اشاره به تفسیر مقام محمود از فتوحات مکیه ، تالیف محیی الدین بن عربی، اشاره به ذکر یونسی و تفسیر نون و برخی از ماجرای حضرت یونس علیه السلام، فص یونسی فصوص الحکم ، تالیف محیی الدین عربی، اشاره به این که آیات آخر سوره فرقان دستور العمل است، بیان دیگری در اسم اعظم، اشاره به استغفار فرشتگان برای مؤمنان، بیان سر توحید و مسبحات قرآن، یک دستور العمل از امام علی علیه السلام.
۲. فصل دوم: در بیان این که ادعیه حایز لطایفی خاصاند که در روایات یافته نمیشود، مرتبه انسان کامل، فضایل ماههای رجب ، شعبان و رمضان .
۳. فصل سوم: در بیان این که خداوند برای هر چیز حد معین کرده است مگر در ذکر و دعا، حقیقت نماز و نمازگزار و ذکر اکبر و اسرار ذکر و رعایت ادب با الله و جزاء از سنخ عمل است، برتری تفکر بر سایر عبادات، تمثل و حضور پنج تن آل عبا در حال احتضار، برتری مداومت بر ذکر، اقسام علمای دین، حقیقت ذکر و مراتب آن، اشاره به منابع شرح حدیث لا یقوم الساعه و علی وجه الارض من یقول: الله الله، توضیح دوام ذکر و نماز ، برتری ذکر لا اله الا الله.
۴. فصل چهارم: در بیان عدد ماثور در بعضی ادعیه و اذکار و عدم جواز کم و زیاد نمودن در دعاهای ماثور.
۵. فصل پنجم:در بیان اوقات و امکنه دعا، اهمیت شب برای عبادت، لزوم حضور قلب در دعا و عبادت، اشاره به این که نفس مطمئنه مخاطب خداوند سبحان است.
۶. فصل ششم: در بیان طهارت داعی، لزوم مراقبت در طهارت قلب، احتراز از نامحرم.
۷. فصل هفتم: در بیان احتراز از دعای ملحون ، لزوم رعایت اعراب صحیح در دعا و قرآن.
۸. فصل هشتم: در بیان دعای ماثور و غیر ماثور، بحث تسامح در ادله سنن.
۹. فصل نهم:، در بیان اختلاف احوال دعا کنندگان، نحوه افاضه القائات و مشاهدات، این که طهارت باطن شرط نزول القائات الهی است، اقسام مکاشفات و القائات و تشخیص صحیح آنها از سقیم.
۱۰. فصل دهم: در بیان ادب مع الله به هفت قلم، این که سیر الی الله باید سیر حبی و ایجادی باشد، اصطلاحات عرفانی در آیات قرآن کریم، تفسیر شراب طهور در قرآن کریم، استعمال کلمه عشق در روایات و سخن بزرگان، استعمال لفظ شراب و تجلی در روایات، بیان پارهای از اصطلاحات اهل عرفان، مراد از تفسیر شراب طهور در حدیث همان مقام وحدت محققان اهل الله است، عارف کمالات را به خداوند و نقایص را به خود نسبت میدهد، در دعا باید حد خویش را نگه داشت، لزوم تعظیم اسامی خداوند در دعا.
۱۱. فصل یازدهم: در بیان سر استجابت دعا، آثار ثواب و گناه در شکل دادن به ذات انسان، اشاره به پارهای از گناهان و عقوبات آنها، تاثیر نفس در خارج از بدن، تاثیر نفوس به هنگام اجتماع آنها، بیان تجرد نفس انسانی، وحدت شخصی وجود، سر استجابت دعا تعلق نفس به همه چیزهاست، داعی هیچ گاه دست خالی بر نمیگردد.
در این قسمت به برخی از نوآوریهای مؤلف در این رساله اشاره میشود.مؤلف کتاب به لحاظ این که علامه ذو فنون است و سالیان متمادی اشتغال به تدریس و تحقیق و تالیف داشته است، تالیفاتش متقن و مستند و راه گشای تحقیق بیشتر برای طالبان علوم و معارف میباشد. فلذا در این رساله عموم مطالبی را که بیان میفرمایند با ذکر مستندات آن از قرآن و اخبار و برهان و عرفان است.بحث از عالم مثال و تمثلات و مشاهدات مثالی را با استناد به آیه «فتمثل لها بشرا سویا»(مریم:۱۷) مطرح نموده است، و به دو نمونه از مشاهدات برزخی که برای خود مؤلف و یکی از رفقایش اتفاق افتاده است نیز استناد میکند.روایاتی را که بر حضور رسول خدا صلیالله علیه وآلهوسلّم و ائمه هدی علیهمالسّلام در حال احتضار دلالت دارد، از باب تمثل میداند، سپس میفرماید اینها یعنی مشاهده نمودن انبیا و اولیا را نه اختصاص به محتضر دارد و نه منحصر در مثال و عالم مثال است، بلکه شامل عالم عقل و غیر محتضر نیز میباشد.
بحث ذکر و فضیلت و حقیقت و مراتب آن انصافا قابل توجه و تامل است.
از دیگر محاسن این رساله آن است که پارهای از واژههای عرفانی را تعریف نموده است و بحث مبسوطی پیرامون دو واژه مهم عرفانی یعنی شراب و عشق نموده و موارد استعمال آن دو را در قرآن و اخبار و سخن بزرگان یکایک بازگو کرده است تا برخی گمان نکنند هر کسی که از شراب و میو عشق سخن زد، مرادش میانگوری و عشق شهوانی است.
و در پایان، آخرین فصل رساله را در سر استجابت دعا و مطالب مربوط به آن تنظیم نموده است که بسیار مفید و راه گشاست.